مجله معتبر «The Economist» در شماره جدید خود (۲۵ اکتبر ۲۰۲۵) با تیتر «Winning the trade war» به بررسی تأثیرات بلندمدت جنگ تجاری آمریکا و چین پرداخته است. این گزارش، با استناد به دادههای تراز تجاری، سیاستهای صنعتی و سرمایهگذاری چین، تصویری جدید از تحولات قدرت در اقتصاد جهانی ارائه میدهد و نشان میدهد که فشارهای اقتصادی و فناوری آمریکا نهتنها مانع رشد چین نشدهاند، بلکه به تسریع خودکفایی فناورانه و گسترش نفوذ اقتصادی پکن انجامیدهاند.
اقتصاد جهانی در آستانه بازتعریف قدرت
تنش های اقتصادی میان دو اقتصاد بزرگ جهان، نشاندهنده تغییرات ساختاری مهمی است. پس از ماهها فشار اقتصادی، چین توانسته جایگاه خود را در جنگ تجاری با آمریکا تثبیت کند. قرار است دونالد ترامپ و شی جینپینگ هفته آینده در کره جنوبی دیدار کنند، اما هنوز مشخص نیست این ملاقات انجام خواهد شد یا خیر. تنشها میان دو کشور ادامه دارد و چشمانداز روابط همچنان پیچیده و ناپایدار است.
اقدامات متقابل آمریکا و چین
آمریکا محدودیتهای صادرات فناوری را تشدید کرده و تهدید به افزایش تعرفهها کرده است. در پاسخ، چین از ابزارهایی مانند کنترل صادرات عناصر نادر و اعمال سیاستهای متقابل استفاده کرده است. در حالی که برخی در کاخ سفید معتقدند آمریکا دست بالاتر را دارد، واقعیتهای اقتصادی نشان میدهد چین توانسته با شرایط تطبیق یابد و حتی فرصتهای جدیدی ایجاد کند.
راهبرد چین: تبدیل فشار به فرصت
برخلاف استراتژی محدودکننده واشنگتن، پکن بر تقویت زنجیرههای تأمین داخلی، بومیسازی فناوریهای کلیدی و توسعه همکاریهای تجاری با بازارهای غیرغربی تمرکز کرد. برنامه «ساخت چین ۲۰۲۵» نمونهای از این سیاستها است که وابستگی چین به تأمینکنندگان خارجی را کاهش داده و آن را در حوزههایی مانند انرژیهای جدید، هوش مصنوعی و صنایع زیرساختی پیشرو تبدیل کرده است.
اهداف ترامپ و سیاستهای تجاری
دولت ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوری قصد داشت با تعرفههای بیشتر، کنترل فناوری پیشرفته و محدودیت صنایع چین بر برتری اقتصادی پکن غلبه کند. هدف اصلی، کاهش مزیت تولیدی چین، کسب امتیازات مالی و تجاری و کند کردن پیشرفت فناوری این کشور بود. برخی از تحلیلگران حتی به تحقق «معامله بزرگ» امید داشتند که چین را وادار به اصلاحات اقتصادی کند.
چرا چین برنده است ؟
چین توانسته مزیت خود را بر اساس سه عامل کلیدی حفظ کند:
1. توانایی مقابله و تلافی مؤثر
چین با تحمل فشارهای آمریکا و واکنشهای هوشمندانه، توانسته «تسلط در افزایش تنش» را به دست آورد. تهدیدهای ترامپ برای اعمال تعرفه کامل و تحریمهای شدید به دلیل پیامدهای اقتصادی برای آمریکا، محدودیت عملی دارند. بازار سهام چین امسال در مقایسه با شاخص S&P 500 بیش از دو برابر رشد داشته است.
2. توسعه قوانین و هنجارهای تجاری جدید
چین در حال تدوین و اجرای هنجارهای تجاری جهانی خود است تا جایگزینی برای نظم تجاری آزاد سنتی ایجاد کند و با سیاستهای تعرفهای آمریکا رقابت نماید. صادرات کلی چین ۸٪ افزایش یافته، اما صادرات به آمریکا ۲۷٪ کاهش یافته است. کنترل بر عناصر نادر، نمونهای از تلاش چین برای اعمال سیستم مجوزدهی داخلی است.
3. رهبری قوی داخلی
رهبری شی جینپینگ و حزب کمونیست چین، کشور را برای مواجهه با محیط جهانی رقابتی آماده کرده است. فشارهای خارجی به تقویت پروژه ۱۲ ساله چین برای تبدیل شدن به ابرقدرت تکنولوژیک و صنعتی کمک کرده و برنامه پنجساله جدید تمرکز بیشتری بر رویکرد تکنو-ملیگرایانه خواهد داشت.
ریسکها و چالشهای پیش رو
با وجود موفقیتها، چین با چالشهایی مواجه است:
- تمرکز صادرات به بازارهای غیرآمریکایی میتواند منجر به تعرفههای جدید از سوی دیگر کشورها شود.
- سیستم مجوزدهی نوپا ممکن است با مشکلات بوروکراتیک مواجه شود.
- استفاده از قدرت اقتصادی به عنوان ابزار فشار، همواره با خطر واکنش متقابل و نیاز به نوآوری همراه است.
پیامدهای محدودیتهای آمریکا
افزایش تعرفهها و محدودیتهای صادراتی نه تنها کاهش قابلتوجهی در صادرات چین ایجاد نکرد، بلکه موجب گسترش حضور آن در بازارهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین شد. همزمان، افزایش هزینههای واردات برای تولیدکنندگان آمریکایی منجر به رشد قیمت کالا و کاهش رقابتپذیری صنایع داخلی شد و بسیاری از شرکتها به دنبال جایگزینهای غیرمستقیم برای تامین نیازهای خود از چین رفتند.
دیپلماسی اقتصادی و نفوذ جهانی چین
چین با بهرهگیری از دیپلماسی اقتصادی و پیمانهای چندجانبه، موقعیت خود را تقویت کرد. پروژههای راهبردی مانند مسیرهای تجاری و توافقات تجارت آزاد با کشورهای شرق و جنوب آسیا، نفوذ اقتصادی این کشور را در سطح جهانی گسترش داده است. کنترل صادرات مواد معدنی حیاتی و بازار فلزات کمیاب نیز نشان میدهد که چین توانایی استفاده از ابزارهای اقتصادی برای بازتعریف قواعد بازی جهانی را دارد.
چشمانداز دیدار ترامپ و شی
در صورت برگزاری ملاقات، ممکن است دو طرف نمایشی از کاهش تنش ارائه دهند، شامل توقف موقت تهدیدهای تعرفهای، تأخیر در محدودیتهای عناصر نادر و توافقات جزئی در حوزه فناوری. با این حال، واقعیت این است که هر دو اقتصاد قدرتمند همچنان از ابزارهای اقتصادی به عنوان سلاح استفاده میکنند و کاهش تعهد به تجارت آزاد، در نهایت به زیان همه طرفها خواهد بود.
درسهای راهبردی برای اقتصاد جهانی
تحلیلگران اقتصادی معتقدند جنگ تجاری نه تنها چین را تضعیف نکرده، بلکه موجب بلوغ اقتصادی و توسعه ظرفیتهای فناورانه آن شده است. این کشور امروز بر توسعه فناوری بومی، زنجیره تأمین درونزا و بازارهای متنوع جهانی تمرکز دارد. تجربه چین نشان میدهد که در اقتصاد قرن بیست و یکم، انعطافپذیری، نوآوری و مدیریت استراتژیک بحران اهمیت بیشتری نسبت به ابزارهای سنتی قدرت اقتصادی مانند تعرفه یا تحریم دارند.
در ادامه این شماره از مجله اکونومیست به موضوعات دیگر می پردازد که عبارتند از:
خاویر میلی با خطرناکترین لحظه خود روبهرو است
او هنوز میتواند از بحران ارزی و انتخابات حساس جان سالم به در ببرد
برای نجات جنگلهای بارانی جهان، از برزیل درس بگیرید
سال گذشته، این کشور بیشترین میزان از دست دادن جنگلهای بارانی را تجربه کرد. با این حال، هنوز امید وجود دارد.
طرحهای مهاجرتی که حتی پوپولیستها هم میپسندند
چرا کارگران موقت میتوانند مزایای قابل توجهی برای اقتصاد داشته باشند.
نگران زمان استفاده والدینتان از گوشی باشید، نه فرزندانتان
نسل جدید بازنشستگان بیشتر زمان خود را به تلفنهای هوشمند اختصاص میدهد و این موضوع اهمیت بیشتری نسبت به استفاده کودکان از صفحه نمایش دارد.

